رفتیم زمین چمن دانشکده ی پرستاری فوتبال بازی کنیم (...)گفت میخواید فوتبال بازی کنید گفتیم پ ن پ امدیم سفر های علمی
رفتیم اتوماسیون کارتمون رو شارژ کنیم (...) گفت: میخوای کارتتونو شارژ کنید گفتم:پ ن پ امدیم کفشمونو واکس بزنیم
تو کلاس تروما نشسته بودیم استاد اومد گفت:تروما داریم؟بچه ها گفتن پ ن پ میخوایم حلقه های صالحین تشکیل بدیم
رفتم ناهار به اشپزه گفتم:این کوبیده ست ؟؟؟؟میگه:پ ن پ کمربنده رستمه